صفحه ی آخر

۱۳۸۹ بهمن ۲۷, چهارشنبه

صفحه ی بیست و دوم

ننه دلاور و فرزندان او
برتولت برشت / مصطفی رحیمی

وفاداری ، شجاعت ، قدرت
همه ی اینها خوبی هایی ست که در یک مملکت منظم، با بودن امپراطوری و افسرهای لایق ، به هیچکدامشان احتیاجی نیست
در یک مملکت حسابی اصلا داشتن فضیلت های بزرگ لازم نیست. عقل متوسط مردم بس است.

۱۳۸۹ بهمن ۷, پنجشنبه

صفحه ی بیست و یکم

سیمای زنی در میان جمع
هاینریش بل/ مرتضی کلانتری

نفعی که از سخنان پر حرفها عاید میشود بیشتر به خاطر مطالب نادرستی است که در حرفهایشان نهفته است.چون از آنجا می شود به چگونگی اطلاعات داده شده پی برد.

۱۳۸۹ بهمن ۵, سه‌شنبه

صفحه ی بیستم

جنون روز
موریس بلانشو / پرهام شهرجردی

برای خودتان قابلیتهایی دارید، با بلاستفاده گذاشتن استعدادهایی که اگر ده نفر که فاقد آن اند ، میداشتند زندگی شان تامین میشد. شما آنها را از آنچه ندارند محروم میکنید و تنگدستی شما که قابل اجتناب بود بی حرمتی به احتیاجات آنهاست.

صفحه ی نوزدهم

صد سال تنهایی
گابریل گاریسا مارکز/ بهمن فرزانه

اصلا بازیی را دوست ندارم که دو طرف بر سر قوانین آن موافق باشند.

۱۳۸۹ بهمن ۴, دوشنبه

صفحه ی هجدهم

سفر به انتهای شب
لویی فردینان سلین/ مهدی سحابی

عشق عین الکل است ، هر قدر ناتوان تر و مست تر بشوی گمان میکنی که قوی تر و ناتوتری و از حقوق خودت مطمئن تر میشوی.

۱۳۸۹ دی ۲۸, سه‌شنبه

صفحه ی هفدهم

کتابخانه ی بابل
خورخه لوییس بورخس / کاوه سید حسینی

طولانی کردن زندگی انسانها، طولانی کردن احتضار آنها و افزودن به تعداد مرده های آنهاست.

صفحه ی شانزدهم

قصر به قصر
لویی فردینان سلین / مهدی سحابی

دنیا زمانی راحت میشود که همه ی شهر ها رنده شده باشند، صاف! شهرها هستند که همه ی دنیا را دیوانه میکنند. شهرها هستند که همه را هار می کنند. موزیک و کافه و سینما تعطیل، حسادت تعطیل! انواع هیستری تعطیل! همه توی فضای آزاد! نشیمن روی یخ! بهترین معالجه ی بشر دیوانه!......